در فرهنگ توصیفی روانشناسی ربر، نبوغ به سطح بالای کارکرد عقلانی یا خلاقیت و نابغه به شخصی که دارای چنین قابلیتهایی است، اطلاق میشود. در این فرهنگ توصیفی اما به دقیق نبودن تعاریف ارائهشده از نبوغ و نابغه اشاره شده؛ گرچه تلاشهای گوناگونی به منظور ارائه یک تعریف صریح برای نبوغ و نابغه شده است (برای مثال، زمانی که هوشبهر(IQ) یکصدو?چهل یا بیشتر را ملاک قرار میدادند) اما چنین کوششهایی فقط به ملاکی فریبنده منجر شده است. متاسفانه (یا خوشبختانه) به نظر نمیرسد که مجموعه روشنی از ویژگیهایی که نابغه را مشخص و نبوغ را تعریف میکند، وجود داشته باشد؛ همه رفتارها از جمله رفتارهای عقلانی و خلاق در معرض انواع گوناگون عوامل غیرشناختی مثل انگیزش، خلقوخو، هیجان و ویژگیهای ضروری و موردنیاز محیط قرار دارد و اشخاصی که در یک زمینه نابغه به نظر میرسند الزاما در سایر زمینهها نبوغ خود را بروز نمیدهند. علاوه بر این، زبان عامیانه چنان اغتشاشی را در مورد این اصطلاح به وجود آورده که امروزه سودمندی آن حتی در متنهای بسیار فنی و تخصصی مورد تردید است.
فرهنگ وبستر نیز نابغه را چنین تعریف کرده است: کسی که توانایی فطری ذهنی یا استعدادی منحصربهفرد داشته باشد، کسی که روحیه او الهامبخش یا زندگیبخش یک قوم باشد، کسی که والاترین استعدادهای ذهنی بهصورت موهبت به او اهدا شده باشد.
کلمات کلیدی: